ChatGPT یکی از پیشرفتهای جدید در حوزه هوش مصنوعی است که با شبکههای عصبی، بهمنظور، تولید متون و پاسخ به سؤالات طراحی شده است. بااینحال، بعضی از برنامهنویسان با ارائه این ابزار توسط شرکت OpenAI نگران شدند که این ابزار ممکن است جایگزین برنامهنویسان شود و در نهایت منجر به ازبینرفتن شغل آنها شود.
این نگرانیها به دلیل این است که ChatGPT به شکل خودکار و بدون نیاز به نوشتن کد، متون و پاسخهای خودکار تولید میکند. به همین دلیل، برخی از برنامهنویسان باور دارند که ChatGPT میتواند جایگزین برنامهنویسان شود.
بااینحال، باید توجه داشت که ChatGPT هنوز نمیتواند با تمامی وظایف برنامهنویسی مانند طراحی سیستمهای پیچیده، تحلیل دادههای بزرگ و ایجاد رابط کاربریهای پیشرفته مقابله کند؛ بنابراین، برنامهنویسان هنوز هم نقش بسیار مهمی در صنعت برنامهنویسی دارند و ChatGPT تنها یکی از ابزارهای کمکی است که میتواند برای تسهیل بخشیدن به فرایند برنامهنویسی استفاده شود.
در اینجا به بررسی هفت دلیلی میپردازیم که نشان میدهند چرا ChatGPT نمیتواند جایگزین برنامهنویسان شود.
3- برنامهنویسان توانایی حل مسائل ریاضی و منطقی پیچیده را دارند، درحالیکه ChatGPT نمیتواند به همین اندازه توانایی حل مسائل پیچیده را داشته باشد.
برنامهنویسان بهعنوان افرادی که دارای توانایی حل مسائل ریاضی و منطقی پیچیده هستند، به دلیل آموزش، تجربه، و توانایی خلاقیت، میتوانند با تجزیهوتحلیل و محاسبه به شیوههایی فکر کنند که در برخورد با مسائل پیچیده کمک میکند. به طور مقابل، هر چند ChatGPT دارای قابلیت تولید پاسخهای متنی است، اما به دلیل عدم دسترسی به تجربه، آموزش و خلاقیت، نمیتواند با توانایی برنامهنویسان در حل مسائل پیچیده رقابت کند.
مثالهایی از مسائل پیچیده که برنامهنویسان میتوانند حل کنند، شامل پردازش تصویر، تحلیل دادههای بزرگ، طراحی الگوریتمهای پیچیده، بهینهسازی کد، توسعه سیستمهای پیچیده و غیره میشوند. بهعنوانمثال، یک برنامهنویس باتجربه میتواند با استفاده از الگوریتمهای پیچیده، مسئله پردازش تصویر را حل کند و برای شناسایی اشیا، چهرهها، شناسایی نوشتارها و غیره استفاده کند. در مقابل، ChatGPT از طریق یادگیری از دادهها، میتواند پاسخهایی را در قالب متن تولید کند، اما نمیتواند بهاندازه برنامهنویسان در پردازش تصویر و دیگر مسائل پیچیده، موفق باشد.
2- برنامهنویسان قادر به طراحی و پیادهسازی سیستمهای بزرگ و پیچیده هستند که این کار با ابزارهایی همچون زبانهای برنامهنویسی، محیطهای توسعه و سایر ابزارهای مرتبط انجام میشود. این توانایی در ChatGPT موجود نیست.
برنامهنویسان باتوجهبه تخصص و تجربههای خود، قادر به طراحی و پیادهسازی سیستمهای پیچیدهای؛ مانند سیستمهای بانکی، سیستمهای مدیریت محتوا، سیستمهای توزیع شده و غیره هستند. بهعنوانمثال، یک برنامهنویس شبکه ممکن است بتواند شبکههای کامپیوتری بزرگ و پیچیدهای؛ مانند شبکههای دیتاسنترها را طراحی و پیادهسازی کند. همچنین، یک برنامهنویس وب میتواند وبسایتهایی با حجم داده بالا و پیچیدگی بالا ایجاد کند.
از دیگر مثالهای قابلذکر میتوان به طراحی و پیادهسازی سیستمهای پرداخت الکترونیکی، سیستمهای اطلاعاتی، سیستمهای مدیریت مشتری و سیستمهای مدیریت یادداشتهای پزشکی اشاره کرد. در همه این موارد، برنامهنویسان با استفاده از ابزارهایی مانند زبانهای برنامهنویسی، پایگاههای داده و فریمورکهای مرتبط، قادر به پیادهسازی و ایجاد سیستمهای پیچیده هستند. در مقابل، ChatGPT با وجود توانایی در پردازش و تفسیر زبان طبیعی، نمیتواند به همین اندازه در طراحی و پیادهسازی سیستمهای پیچیده مؤثر باشد.
3- برنامهنویسان میتوانند تجربه کاری خود را در پروژههای قبلی به کار بگیرند و در طراحی و پیادهسازی سیستمهای جدید استفاده کنند. ChatGPT نمیتواند از تجربه کاری پیشین استفاده کند.
تجربه کاری یک برنامهنویس، بهعنوان یکی از مهمترین فاکتورهای موفقیت در پروژههای برنامهنویسی محسوب میشود. برنامهنویسان میتوانند با بهرهگیری از تجربیات گذشته خود، در تجزیهوتحلیل مشکلات و پیداکردن راهحلهای بهتر به نتیجه بهتری دست یابند. همچنین بازخورد و نقد سازنده برای برنامههایی که قبلاً پیادهسازی شدهاند، به برنامهنویسان کمک میکند تا خطاهای گذشته را برطرف کنند و در نسخههای بعدی بهبودهای لازم را اعمال کنند.
بهعنوانمثال، برنامهنویسان میتوانند با تجربیات گذشته خود، در طراحی یک سیستم مدیریت محتوا بهتر و قابل اطمینانآور که برای بارگذاری و پردازش حجم بزرگی از دادهها طراحی شده باشد، موفق عمل کنند. همچنین با بهرهگیری از تجربیات گذشته خود، برنامهنویسان میتوانند در طراحی یک سیستم خدمات وب پیشرفته که در برابر حملات امنیتی قوی باشد، موفقیتآمیز عمل کنند.
4- برنامهنویسان قادر به تحلیل و پیشبینی نیازهای کاربران هستند و میتوانند سیستمهایی را طراحی کنند که بهترین تجربه کاربری را فراهم میکنند. این قابلیت در ChatGPT موجود نیست.
برنامهنویسان باتوجهبه تحلیل نیازهای کاربران، میتوانند سیستمهایی را طراحی کنند که درک بهتری از نیازهای کاربران داشته باشند و از طریق تغییرات در سیستم، تجربه کاربری را بهبود بخشند. برای مثال، در طراحی یک برنامه فروشگاهی، برنامهنویسان میتوانند با تحلیل دادههای کاربران، مشخص کنند که کاربران بیشتر به دنبال راههایی هستند که باعث سرعت بیشتر در پرداخت و خرید محصولات شود. بهعلاوه، برنامهنویسان میتوانند به کمک ابزارهایی مانند A/B testing، نحوه استفاده کاربران از برنامه را بررسی کرده و با تغییرات در سیستم، بهبود تجربه کاربری را برای کاربران فراهم کنند. بهعنوانمثالهای دیگر میتوان به طراحی سیستمهای بانکی، برنامههای پزشکی، و سایر سیستمهای که با نیازهای کاربران در ارتباطاند، اشاره کرد. در مقابل، ChatGPT نمیتواند به همین شکل با تحلیل نیازهای کاربران، سیستمی را طراحی کند که تجربه کاربری بهتری فراهم کند.
5- برنامهنویسان قابلیت ارتباط با سایر اعضای تیم توسعه را دارند و میتوانند بهصورت همکارانه در پروژهها کار کنند. ChatGPT نمیتواند به همین اندازه با دیگران ارتباط برقرار کند.
برنامهنویسان از طریق جلسات تیمی، گفتگوهای آنلاین، مکاتبات رایانهای و تماسهای تلفنی، ارتباط خود را با سایر اعضای تیم توسعه حفظ میکنند و میتوانند در تیمهای چندنفره با همکاری و هماهنگی به پروژههای توسعه نرمافزار بپردازند. بهعنوانمثال، برنامهنویسان میتوانند از طریق پلتفرمهای مثل Git و GitHub با هم کد را به اشتراک بگذارند و با هماهنگی و همکاری در توسعه نرمافزار همکاری کنند. اما ChatGPT نمیتواند این امکانات را داشته باشد و نمیتواند به همین اندازه با سایر اعضای تیم ارتباط برقرار کند.
6- برنامهنویسان قادر به استفاده از ابزارهای کنترل نسخه هستند که به آنها اجازه میدهد تا کدهای خود را در زمان واقعی پیگیری کنند و بهبود دهند. ChatGPT نمیتواند از ابزارهای کنترل نسخه به همین اندازه استفاده کند.
برنامهنویسان اغلب از ابزارهای کنترل نسخه مانند Git، SVN و Mercurial برای مدیریت و کنترل کدهای خود استفاده میکنند. این ابزارها به برنامهنویسان اجازه میدهند که تغییرات کد را پیگیری کنند، با دیگران هماهنگ شوند، نسخههای مختلف کد را مدیریت کنند و همچنین در صورت نیاز به نسخه قبلی کد بازگردند. بهعنوانمثال، برنامهنویسان از این ابزارها برای مدیریت و کنترل نسخه کدهایشان در طول چرخه توسعه استفاده میکنند و از آنها برای مشارکت و همکاری با دیگر برنامهنویسان در پروژههای مشترک استفاده میشود.
7- برنامهنویسان قادر به پیادهسازی روشهای بهینهسازی برای کدهای خود هستند که این کار باعث افزایش کارایی و عملکرد سیستمها میشود. ChatGPT نمیتواند این کار را به همین اندازه انجام دهد.
برنامهنویسان با استفاده از مفاهیم پیشرفته الگوریتم و بهینهسازی، میتوانند روشهای بهینهسازی مرتبط با کدهای خود را پیادهسازی کنند. این کار باعث بهبود کارایی و عملکرد سیستمها میشود. بهعنوانمثال، این کاربرد در الگوریتمهای جستجوی بهینه، الگوریتمهای مسیریابی، الگوریتمهای پردازش تصویر و... میتواند مورداستفاده قرار گیرد. در مقابل، ChatGPT نمیتواند به همین اندازه با پیادهسازی روشهای بهینهسازی برای کدهای خود، بهبود کارایی و عملکرد سیستمها را تضمین کند.
مثالهایی از کاربرد این قابلیت برنامهنویسان عبارتاند از:
• پیادهسازی الگوریتمهای بهینهسازی برای بهبود کارایی پردازشگرها و تشخیص پتانسیل خطر در سیستمهای امنیتی.
• پیادهسازی الگوریتمهای بهینهسازی برای بهبود عملکرد الگوریتمهای مرتبط با پردازش زبان طبیعی، مانند ترجمه ماشینی و خلاصهسازی متن.
• پیادهسازی روشهای بهینهسازی برای بهبود کارایی الگوریتمهای پردازش تصویر و تشخیص الگو در سیستمهای بینایی ماشین.
نتیجه
ChatGPT میتواند بهعنوان یک دستیار برنامهنویسان عمل کند. با استفاده از ChatGPT، برنامهنویسان میتوانند به سؤالات و مشکلات خود در زمینه برنامهنویسی پاسخ یابند و به تجربیات و دانش ChatGPT دسترسی پیدا کنند. همچنین، با استفاده از ChatGPT، برنامهنویسان میتوانند برای خود یک محیط تست آزمایشی راهاندازی کنند و نتایج را مورد بررسی قرار دهند. بااینحال، باید به یادداشت که ChatGPT تنها یک ابزار و دستیار است و برنامهنویسان همچنان نیاز دارند که خودشان به دنبال راهحلهای مناسب و موردنیاز خود باشند.
برای افزودن دیدگاه خود، نیاز است ابتدا وارد حساب کاربریتان شوید