داکر (Docker) چیست؟ بسته‌بندی اپلیکیشن‌ها در کانتینر

داکر (Docker) چیست؟ بسته‌بندی اپلیکیشن‌ها در کانتینر
فهرست مقاله [نمایش]

    داکر روشی عملی و استاندارد برای جمع‌کردن برنامه به‌همراه همهٔ وابستگی‌هایش در یک «بستهٔ قابل‌حمل» است تا همان‌طور که ساخته‌ای، در هر محیطی همان‌طور هم اجرا شود؛ روی لپ‌تاپ توسعه‌دهنده، سرور شرکت، یا فضای ابری. شعار نانوشته‌اش ساده است: «همانی که ساختی، همان اجرا می‌شود.» این وعده با کانتینر‌ها محقق می‌شود؛ ظرف‌هایی سبک که اپلیکیشن و کتابخانه‌ها را از محیط میزبان جدا می‌کنند و یک اجرای تکرارپذیر می‌سازند.

    استفاده از داکر چه مزیت‌هایی برای معماری میکروسرویس دارد؟

     

    مشکل قدیمی «وابستگی‌ها»؛ چرا اصلاً به کانتینر نیاز داریم؟

    دردسرهای رایج بدون کانتینر

    اختلاف محیط‌ها (کد توی سیستم من کار می‌کند!)
    تفاوت نسخهٔ سیستم‌عامل، کتابخانه‌ها، تنظیمات و متغیرهای محیطی باعث می‌شود برنامه روی هر ماشین رفتار دیگری داشته باشد.

    جهنم وابستگی‌ها
    نصب پکیج‌ها و ابزارها برای هر پروژه، تداخل نسخه‌ها و خراب‌شدن محیط مشترک.

    راه‌اندازی سخت و زمان‌بر
    عضو جدید تیم برای راه‌افتادن باید ساعتها وابستگی نصب کند و تنظیمات دقیق بداند.

    استقرار پرریسک
    انتقال از آزمایشی به عملیاتی پر از خطاست؛ چون محیط‌ها یکسان نیستند و بازگشت به نسخهٔ قبل سخت می‌شود.

    اسکیل‌کردن دشوار
    تکرار یک نمونهٔ کاملاً مشابه از برنامه روی چند سرور ساده نیست.

    ایزولاسیون ضعیف
    اجرای چند سرویس روی یک ماشین به‌هم دخالت می‌کند؛ یک سرویس حافظه یا پورت‌های دیگری را می‌گیرد.

    هزینه و بهره‌وری پایین
    ماشین‌های مجازی سنگین، راه‌اندازی کند و استفادهٔ ناکارآمد از منابع.

    مدیریت پیکربندی و اسرار
    قاطی‌شدن فایل‌های تنظیمات، کلیدها و متغیرهای محیطی بین سرویس‌ها.

    آزمایش و خودکارسازی سخت
    تولید محیط‌های تست مشابه واقعی برای CI/CD دشوار است.

    مهاجرت بین زیرساخت‌ها
    قفل‌شدن به یک میزبان یا سیستم‌عامل خاص.

    کانتینر چه مشکلی را حل می‌کند؟

    همسانی محیط اجرا
    هر سرویس با سیستم‌عامل پایهٔ سبک، کتابخانه‌ها و پیکربندی خودش بسته‌بندی می‌شود؛ خروجی قابل‌تکرار.

    ایزولاسیون فرایندی و شبکه‌ای
    هر کانتینر فضای نام، پورت‌ها و منابع خودش را دارد؛ تداخل سرویس‌ها حذف می‌شود.

    راه‌اندازی «از صفر تا صد» با یک دستور
    تعریف محیط در فایل سازنده (مثل فایل ساخت تصویر) و بالا آوردن با یک فرمان؛ ورود عضو جدید تیم چند دقیقه.

    استقرار پیش‌بینی‌پذیر و بازگشت سریع
    تصویرها نسخه‌دارند؛ می‌توان یک نسخه را سریع جایگزین یا به قبلی بازگشت.

    مقیاس‌پذیری الاستیک
    همان تصویر را ده‌ها بار اجرا می‌کنیم؛ هماهنگ‌سازها نمونه‌ها را پخش می‌کنند.

    کارایی بالاتر نسبت‌به ماشین مجازی
    اشتراک هستهٔ سیستم‌عامل میزبان؛ مصرف حافظه و زمان بالا آمدن بسیار کمتر.

    تفکیک پیکربندی از کد
    متغیرهای محیطی، فایل‌های تنظیمات و اسرار به‌صورت جدا و قابل‌مدیریت تزریق می‌شوند.

    آزمایش‌های قابل‌تکرار در CI/CD
    خط لولهٔ ساخت و آزمون روی همان تصویر تولید اجرا می‌شود.

    قابل‌حمل بودن بین پلتفرم‌ها
    از لپ‌تاپ تا سرور فیزیکی و ابر عمومی؛ بدون بازنویسی یا نصب دستی.

    ریزخدمت‌محوری
    هر سرویس کوچک با وابستگی‌های خودش بسته‌بندی و مستقل به‌روزرسانی می‌شود.

    داکر به زبان خیلی ساده

    تشبیه کانتینر به کانتینرهای حمل‌ونقل دریایی

    در بنادر، کانتینرِ استاندارد باعث شده هر نوع کالا با جرثقیل و کشتی‌های مختلف جابه‌جا شود؛ بدون اینکه برای هر بارگیری قوانین تازه تعریف شود. کانتینر نرم‌افزاری هم همین نقش را دارد،کانتینرها راهی‌اند برای اجرای برنامه در «جعبه‌های سبک و جداشده» که همه‌ی وابستگی‌ها و تنظیمات لازم را همراه خود دارند. نتیجه این است که برنامه «همان‌طور که ساخته‌ای» در هر جایی «همان‌طور اجرا می‌شود»؛ روی سیستم توسعه، سرور شرکت یا زیرساخت ابری.

    سه گام طلایی: بساز، بفرست، اجرا کن

    ایمیج: قالب آمادهٔ اجرا؛ شامل سیستم پایه، کتابخانه‌ها و دستور شروع. نسخه‌دار و تغییرناپذیر.

    کانتینر: اجرای زندهٔ همان ایمیج. می‌توانی چند نمونه هم‌زمان بالا بیاوری.

    رجیستری: انبار ایمیج‌ها برای اشتراک و استقرار (عمومی یا خصوصی).

    دایمن/کلاینت: هستهٔ اجرایی روی میزبان + ابزار فرمان برای ساخت/اجرا/توزیع.

    تشبیه بندری: مثل کانتینرهای حمل‌ونقل دریایی؛ فرمتِ یکسان باعث می‌شود «هر بار» با «هر جرثقیل/کشتی» جابه‌جا شود. اینجا هم اپ و وابستگی‌ها در ظرفِ استاندارد سفر می‌کنند.

    تجربهٔ توسعهٔ یکنواخت

    وقتی هر عضو تیم با یک فرمان همان محیط را می‌بیند، باگ‌ها زودتر پیدا می‌شوند و اختلاف محیط‌ها از بین می‌رود. این یکنواختی، سرعت یادگیری و ورود نفرات جدید را هم بالا می‌برد.

    تفاوت کانتینر با ماشین مجازی

    ۱) معماری و ایزولاسیون

    کانتینر: برنامه و وابستگی‌هایش در یک جعبه‌ی سبک بسته‌بندی می‌شوند و همه‌ی کانتینرها هسته‌ی همان سیستم‌عامل میزبان را به‌اشتراک می‌گذارند. ایزولاسیون با فناوری‌های فضای‌نام و محدودکننده‌های منابع انجام می‌شود.

    ماشین مجازی: هر ماشین یک سیستم‌عامل کامل (مهمان) دارد که روی هایپروایزر اجرا می‌شود. همین لایه‌ی اضافی، مرز امنیتی/ایزولاسیون قوی‌تری نسبت به کانتینر می‌دهد.

    ۲) کارایی، سرعت و تراکم

    کانتینر: به‌دلیل عدم نیاز به راه‌اندازی یک سیستم‌عامل جداگانه، بسیار سریع بالا می‌آید و حافظه/دیسک کمتری می‌خواهد؛ بنابراین مقیاس‌پذیری الاستیک و تراکم بالاتر روی یک میزبان ممکن است.

    ماشین مجازی: به‌علت وجود سیستم‌عامل کامل، سربار بیشتری دارد و راه‌اندازی‌اش کندتر است، اما پایداری و جداسازی‌اش برای برخی سناریوها ارزشمند است.

    ۳) مدیریت، به‌روزرسانی و خودکارسازی

    کانتینر: تصویرها نسخه‌پذیرند و در سی‌آی/سی‌دی به‌راحتی می‌سازید، آزمایش و منتشر می‌کنید. پیاده‌سازی «آبی/سبز» یا «انتشار تدریجی» بسیار رایج است.

    ماشین مجازی: ابزارهای مدیریتی بالغ (اسنپ‌شات، مهاجرت زنده، کلاسترینگ) دارد؛ ولی نگه‌داری وصله‌های امنیتی برای هر سیستم‌عامل مهمان زمان‌بر است.

    ۴) امنیت و انطباق

    کانتینر: نسبت به اجرای مستقیم بدون ایزولاسیون امن‌تر است، اما چون هسته مشترک است، سطح حمله بالقوه مشترک خواهد بود. روش‌هایی مانند اجرای بدون حقوق مدیریتی داخل کانتینر، کمینه‌سازی تصویر و سیاست‌های سخت‌گیرانه شبکه و فایل، بسیار مهم‌اند.

    ماشین مجازی: مرز امنیتی قوی‌تری دارد (هسته‌ی جداگانه). برای محیط‌های با حساسیت بالا یا الزام‌های انطباق سخت‌گیرانه، انتخاب طبیعی‌تری است.

    ۵) سازگاری با سیستم‌عامل‌ها

    کانتینر: نوع هسته مهم است. معمولاً کانتینرهای مبتنی بر لینوکس روی میزبان لینوکسی اجرا می‌شوند. (راه‌حل‌هایی برای سناریوهای خاص وجود دارد، اما به‌صورت عمومی، همسانی هسته شرط است.)

    ماشین مجازی: تقریباً هر سیستم‌عامل مهمانی را می‌توان روی هایپروایزر مناسب اجرا کرد؛ برای اجرای نرم‌افزارهای قدیمی یا چندسکویی، ساده‌تر است.

    چه زمانی کانتینر مناسب‌تر است؟

    ریزخدمت‌ها و سرویس‌های بدون حالت که باید سریع بالا بیایند و به‌راحتی مقیاس شوند.

    خط لوله‌های ساخت/آزمون/انتشار که به یک محیط تکرارپذیر و سبک نیاز دارند.

    کارهای موقتی و دسته‌ای که با منابع کم و شروع سریع انجام می‌شوند.

    یکسان‌سازی محیط توسعه و تولید تا مشکل «روی سیستم من کار می‌کند» از بین برود.

    چه زمانی ماشین مجازی مناسب‌تر است؟

    نیاز به مرزبندی امنیتی قوی‌تر بین بارهای کاریِ چندمشتری یا با حساسیت بالا.

    اجرای برنامه‌های قدیمی یا وابسته به سیستم‌عامل خاص که تغییرشان سخت/ناممکن است.

    محیط‌های چندسیستم‌عاملی که باید مهمان‌های گوناگون (مثلاً نسخه‌های مختلف سیستم‌عامل) کنار هم اجرا شوند.

    نیازهای مدیریتیِ بالغ مثل اسنپ‌شات‌های سنگین، مهاجرت زنده و سناریوهای بازیابی پیچیده.

    اجزای پایه در Docker

    ایمیج (Image)؛ قالب آمادهٔ اجرا

    ایمیج مانند یک عکسِ قابلِ تکرار از اپلیکیشن است: سیستم‌پایه، کتابخانه‌ها، فایل‌های لازم و دستور اجرا. ایمیج نسخه‌دار و تغییرناپذیر است؛ یعنی پس از ساخت، محتوا عوض نمی‌شود و همین تکرارپذیری را تضمین می‌کند.

    کانتینر (Container)؛ نمونهٔ زندهٔ اپلیکیشن

    کانتینر همان ایمیجِ در حال اجراست. می‌توانی آن را راه بیندازی، متوقف کنی، حذف کنی و هر تعداد نمونهٔ هم‌زمان داشته باشی. این انعطاف، مقیاس‌پذیری افقی را ساده می‌کند.

    رجیستری (Registry)؛ انبار ایمیج‌ها

    ایمیج‌ها برای اشتراک و استقرار در رجیستری ذخیره می‌شوند (خصوصی یا عمومی). تیم‌ها از همین انبار نسخه‌های مطمئن را می‌گیرند و تاریخچهٔ انتشار شفاف می‌شود.

    موتور/دایمن و کلاینت

    دایمنِ داکر روی میزبان اجراست و درخواست‌های ساخت/اجرا/توزیع را انجام می‌دهد؛ کلاینت ابزار دستوردهی است. این دو با هم زیربنای اجرای کانتینر را تشکیل می‌دهند و واسطی یکنواخت برای همهٔ محیط‌ها فراهم می‌کنند.

     

    چرخهٔ عمر اپلیکیشن کانتینری

    ساخت ایمیج از روی دستورالعمل‌ها

    برنامه، وابستگی‌ها و دستور اجرا کنار هم بسته می‌شود تا ایمیجی بسازی که در هر جا یکسان عمل کند. استفاده از لایه‌های کم‌حجم، حذف فایل‌های موقتی و پایبندی به الگوهای سبک‌سازی، کیفیت ساخت را بالا می‌برد.

    نسخه‌دهی، برچسب‌گذاری و انتشار

    هر نسخهٔ پایدار با «برچسب» مشخص می‌شود (مثلاً ۱.۲.۳ یا پایدار/آزمایشی). این نظم، بازگشت به نسخهٔ قبل، انتشار مرحله‌ای، و ردیابی تغییرات را ساده و امن می‌کند.

    اجرا، توقف، مقیاس‌پذیری

    از یک ایمیج می‌توان چند کانتینر بالا آورد و با افزایش ترافیک، افقی مقیاس داد؛ وقتی شلوغی گذشت، نمونه‌ها را پایین آورد. این انعطاف، هزینهٔ زیرساخت را بهینه می‌کند.

    قابلیت بازتولید کامل

    اگر سروری از کار افتاد، کافی است ایمیج از رجیستری دریافت و دوباره اجرا شود؛ فرایندی سریع که زمان بازیابی سرویس را کم می‌کند.

     

    بسته‌بندی اپلیکیشن بدون استرسِ وابستگی

    قفل‌کردن نسخه‌ها و کتابخانه‌ها

    نسخهٔ سیستم‌پایه، وابستگی‌ها و ابزارها در ایمیج قفل می‌شود. نتیجه این است که «امروز روی این سرور کار کرد؛ فردا جای دیگر هم کار می‌کند». اختلاف محیط‌ها کمینه می‌شود و آزمون‌ها قابل اعتمادتر می‌شوند.

    جداسازی پیکربندی با متغیرهای محیطی

    رمزها، نشانی‌ها و تنظیمات حساس در متغیرهای محیطی یا سرویس‌های مدیریت اسرار نگه‌داری می‌شود؛ ایمیج ثابت می‌ماند اما رفتار در هر محیط به‌سادگی تنظیم می‌شود. این جداسازی، هم امنیت را بالا می‌برد و هم روند استقرار را ساده می‌کند.

    قابلیت حمل بین ابرها و دیتاسنترها

    وقتی همه‌چیز داخل ایمیج استاندارد است، جابه‌جایی بین ارائه‌دهندگان زیرساخت آسان‌تر می‌شود و ریسک قفل‌شدن روی یک فروشنده پایین می‌آید.

     

    مدیریت داده‌ها

    ولوم‌ها و حفظ دادهٔ پایدار

    کانتینرها ذاتاً موقتی‌اند؛ دادهٔ مهم باید در ولوم‌ها ذخیره شود تا با حذف یا جایگزینی کانتینر از بین نرود. ولوم‌ها مهاجرت بین میزبان‌ها را هم تسهیل می‌کنند.

    جداسازی دادهٔ توسعه، آزمایش و تولید

    برای هر محیط مسیرها و ولوم‌های مستقل تعریف کن تا آلودگی داده و اشتباه انسانی به حداقل برسد. این جداسازی، بازیابی خطا را نیز سریع‌تر می‌کند.

    پشتیبان‌گیری و چرخهٔ عمر داده

    برای ولوم‌های حیاتی، برنامهٔ پشتیبان‌گیری، نگه‌داری نسخه‌ها و سیاست حذف ایمن داشته باش؛ کانتینرها می‌آیند و می‌روند، اما داده باید پایدار و قابل ردیابی بماند.

     

    شبکه در دنیای کانتینر

    الگوهای معمول شبکه

    Bridge برای جداسازی منطقی سرویس‌ها، Host برای نیازهای کارایی خاص، و Overlay برای کلاسترهای چندمیزبانی. انتخاب درست شبکه امنیت، سادگی پیکربندی و مشاهده‌پذیری را افزایش می‌دهد.

    ارتباط امن بین سرویس‌ها

    با نام‌گذاری سرویس‌ها، تفکیک پورت‌ها، سیاست‌های دسترسی و دیوارهٔ آتش، سرویس‌ها فقط با همتایان لازم حرف می‌زنند. نتیجه: سطح حمله پایین‌تر و اشکال‌زدایی ساده‌تر.

    نظارت بر ترافیک

    لاگ‌های شبکه و متریک‌ها (تاخیر، خطاها، زمان پاسخ) را جمع‌آوری کن تا در صورت بروز اختلال، تشخیص سریع‌تری داشته باشی.

     

    کنار هم‌چیدن چند سرویس با Docker Compose

    منفعت‌ها برای تیم‌ها و توسعهٔ محلی

    وقتی برنامه از چند جزء تشکیل شده (اپ، پایگاه داده، صف پیام و …)، داکر کامپوز همه را هماهنگ بالا می‌آورد و با یک فایل، وضعیت محیط را توصیف می‌کند. این فایل تبدیل به «مستند زندهٔ محیط» می‌شود.

    کانفیگ تمیز و قابل‌تکرار

    همهٔ وابستگی‌ها، اتصال‌ها و متغیرها شفاف داخل یک تعریف انسانی‌خوان قرار می‌گیرد؛ هر توسعه‌دهنده با یک فرمان همان محیط را می‌بیند. این الگو، ورود نفرات جدید را نیز سریع می‌کند.

    جایگاه در مسیر استقرار

    کامپوز برای توسعه و محیط‌های سبک عالی است. برای مقیاس بزرگ، می‌توان از ابزارهای ارکستراسیون بهره گرفت، اما تعریف‌های کامپوز همچنان به‌عنوان نقطهٔ شروع و مستند مبنا مفید می‌مانند.

     

    امنیت و ایزولاسیون

    نام‌اسپیس‌ها و کنترل منابع

    نام‌اسپیس‌ها دید کانتینر را محدود می‌کنند و کنترل منابع (cgroups) مانع مصرف بی‌رویهٔ CPU و حافظه می‌شود. این کنترل، پایداری سرویس‌های هم‌جوار را تضمین می‌کند.

    اصل کمترین دسترسی و کاهش سطح حمله

    با ایمیج پایهٔ کوچک، حذف ابزارهای غیرضروری، به‌روزرسانی منظم، و اجرای فرآیند با کاربر غیرمدیر، ریسک‌ها پایین می‌آید. همچنین جداکردن شبکه‌های داخلی و خارجی، سطح حمله را کاهش می‌دهد.

    مدیریت اسرار

    هرگز اسرار را داخل ایمیج نگذار. از مخزن امن اسرار یا متغیرهای محیطی رمزگذاری‌شده استفاده کن و دسترسی‌ها را حداقلی تعریف کن. چرخش دوره‌ای کلیدها و ثبت دسترسی‌ها، بخش جدانشدنی امنیت است.

     

    سبک‌سازی و بهینه‌سازی ایمیج‌ها

    لایه‌ها و کش

    ایمیج از لایه‌ها ساخته می‌شود؛ اگر چیزی تغییر نکند، لایهٔ قبلی دوباره استفاده می‌شود. با مرتب‌کردن مراحل، ادغام دستورها و پاک‌سازی فایل‌های موقت، ساخت سریع‌تر و ایمیج کوچک‌تر می‌شود.

    ساخت چندمرحله‌ای و کاهش حجم

    در مرحلهٔ اول فقط می‌سازی، در مرحلهٔ دوم فایل‌های نهایی را به ایمیج جمع‌وجور منتقل می‌کنی. نتیجه؟ حجم کمتر، سطح حملهٔ کوچکتر و زمان ارسال کوتاه‌تر.

    انتخاب پایهٔ مناسب

    استفاده از پایه‌های کم‌حجم و امن (مانند توزیع‌های کوچک) باعث کاهش مصرف پهنای باند و زمان استقرار می‌شود و ریسک‌های امنیتی را کم می‌کند.

     

    استقرار هوشمند در CI/CD

    ساخت خودکار ایمیج و اسکن امنیتی

    هر بار تغییر کد، ایمیج تازه ساخته و برچسب‌گذاری می‌شود؛ سپس با اسکن امنیتی مطمئن می‌شویم وابستگی‌های آسیب‌پذیر داخل ایمیج نمانده‌اند. ذخیرهٔ گزارش‌ها، ردیابی امنیت را امکان‌پذیر می‌کند.

    الگوهای آبی/سبز و قناری

    نسخهٔ جدید کنار نسخهٔ فعلی بالا می‌آید؛ بخش کوچکی از ترافیک به آن می‌رود. اگر همه‌چیز خوب بود، به‌تدریج کل ترافیک منتقل می‌شود. این روش‌ها ریسک انتشار را به حداقل می‌رسانند.

    بازگشت سریع (Rollback)

    به‌لطف نسخه‌دهی ایمیج‌ها، اگر مشکلی رخ دهد می‌توان سریع به نسخهٔ پایدار قبلی بازگشت؛ بدون دستکاری‌های اضطراری روی سرورها.

     

    سناریوهای واقعی استفاده

    میکروسرویس‌ها و تیم‌های چابک

    هر سرویس تیم خودش را دارد، با ایمیج نسخه‌دار منتشر می‌شود و مستقل مقیاس می‌گیرد. این استقلال، سرعت تحویل ویژگی‌های جدید را بالا می‌برد و وابستگی‌ها را کنترل‌پذیر می‌کند.

    علم داده، صف پیام و پایگاه‌های داده

    بالاآوردن سرویس‌های کمکی (صف پیام، ذخیره‌سازهای سریع، پایگاه‌های تحلیلی) برای آزمایش، آموزش یا دمو با کانتینرها سریع و تمیز است. داده‌های نمونه را می‌توان جدا از داده‌های واقعی نگه داشت.

    داکر روی دسکتاپ برای توسعهٔ روزمره

    همان محیطی که در تولید داری، روی لپ‌تاپ هم بازتولید می‌شود؛ اشکال‌ها زودتر دیده می‌شوند و جملهٔ «روی سیستم من کار می‌کند» به تاریخ می‌پیوندد. ورود اعضای جدید به پروژه نیز سریع‌تر و کم‌ریسک‌تر می‌شود.

    سازمان‌های چندسکویی

    وقتی بخشی از سرویس‌ها روی دیتاسنتر داخلی و بخش دیگر روی ابر اجرا می‌شود، کانتینرها اتصال این جهان‌ها را ساده و استاندارد می‌کنند.

     

    مزایا و محدودیت‌ها

    مزایا: سرعت، صرفه‌جویی و قابل‌حمل‌بودن

    استقرار سریع‌تر و یکنواخت‌تر

    استفادهٔ بهتر از منابع و کاهش هزینهٔ سخت‌افزار

    کاهش اختلاف محیط‌ها و ساده‌شدن عیب‌یابی

    مسیر آسان برای مقیاس‌دهی و خودکارسازی

    مرزهای داکر و چالش‌ها

    مدیریت اسرار و دسترسی‌ها نیازمند سیاست روشن است.

    شبکه‌سازی در کلاسترهای بزرگ به دانش و ابزار مکمل نیاز دارد.

    برای برخی بارهای کاری خاص، ماشین مجازی همچنان ترجیح داده می‌شود.

     

    بهترین شیوه‌ها

    نام‌گذاری، برچسب‌گذاری، لاگ و نظارت

    برچسب‌های معنی‌دار (محیط/نسخه/تاریخ)، لاگ ساخت‌یافته و متریک‌های سلامت، پشتیبانی و عیب‌یابی را ساده می‌کند. گزارش‌های قابل جست‌وجو و داشبوردهای شفاف، زمان رفع مشکل را کاهش می‌دهند.

    جداسازی تنظیمات، اسرار و کلیدها

    اسرار را داخل ایمیج نگذار؛ از مخزن امن اسرار یا متغیرهای محیطی رمزگذاری‌شده استفاده کن، فایل‌های پیکربندی را از کد تفکیک کن، دسترسی‌ها را حداقلی تعریف کن و کلیدها را دوره‌ای بچرخان. بررسی امنیتی دوره‌ای را در برنامهٔ تیم قرار بده.

    آزمون‌پذیری و خودکارسازی

    ساخت ایمیج، اجرای آزمون‌ها، اسکن امنیتی و انتشار را خودکار کن. هر چه فرایند تکرارپذیرتر و ماشینی‌تر باشد، خطای انسانی کمتر و کیفیت پایدارتر است.

     

    جمع‌بندی

    داکر به تو کمک می‌کند برنامه را یک‌بار بسازی و همه‌جا مطمئن اجرا کنی. اختلاف محیط‌ها از میان می‌رود، استقرارها سریع‌تر می‌شوند و تیم‌ها چابک‌تر عمل می‌کنند. با پایبندی به اصول سبک‌سازی، امنیت، جداسازی پیکربندی و خودکارسازی در فرایند تحویل، می‌توانی از ظرفیت کامل کانتینرها بهره ببری و «وابستگی‌ها» را از دغدغه به مزیت رقابتی تبدیل کنی.

    اطلاعات نویسنده
    • نویسنده: احسان بابائی

    ارسال دیدگاه

    برای افزودن دیدگاه خود، نیاز است ابتدا وارد حساب کاربری‌تان شوید


    دیدگاه کاربران

    آموزش پیشنهادی باگتو


    course image

    Git در Visual Studio

    2,490,000 تومان


    اطلاعات بیشتر

    course image

    ستارگان میکروسرویس(microservices)

    9,900,000 تومان

    3,960,000 تومان


    اطلاعات بیشتر

    }